پیام های آسمانی جزء بیست و دوم (برگرفته از تفسیر نور)
این پیام ها با هدف استفاده در جلسات جزء خوانی استخراج شده است، لذا خواهشمند است استفاده و منتشر نمایید.
1. تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا كَرِيمًا
تحيّت آنان در روزى كه خدا را ملاقات كنند سلام است و خداوند براى آنان پاداشى نيكو فراهم كرده است.
- سلام، درودِ بهشتى و بهشتيان است. «تَحِيَّتُهُمْ ... سَلامٌ»
- پاداشهاى الهى، هم بزرگوارانه است، هم بزرگ و گرانقدر. «أَجْراً كَرِيماً»، «أَجْراً عَظِيماً»( احزاب، 44)
2. يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِى الْأَرْضِ وَ مَا يخْرُجُ مِنْهَا وَ مَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ مَا يَعْرُجُ فِيهَا وَ هُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُور
هر چه را كه در زمين فرو شود و هر چه را كه از زمين بيرون آيد و هر چه را كه از آسمان فرود آيد و هر چه را كه بر آسمان بالا رود، مى داند. و او مهربان و آمرزنده است.
- با آن كه خداوند همه چيز را مى داند ولى كسى را رسوا نمى كند. «الرَّحِيمُ الْغَفُورُ» (سبأ، 2)
3. لِّيَجْزِىَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَاتِ أُوْلَئكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ
تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند پاداش دهد آنانند كه برايشان آمرزش و روزى نيكو مقرّر است.
- پاداشهاى الهى، هم معنوى است «مَغْفِرَةٌ» و هم مادّى. «رِزْقٌ كَرِيمٌ» (سبأ، 4)
4. ذَالِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُواْ وَ هَلْ نُجَازِى إِلَّا الْكَفُور
اين (كيفر) را به خاطر كفرانشان به آنان جزا داديم و آيا جز ناسپاسان را كيفر مى دهيم.
- سرچشمه ى بدبختى ها، عملكرد منفى خود ماست. «ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِما كَفَرُوا»(سبأ، 17)
5. يَأَيُّها النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِىُّ الْحَمِيدُ
اى مردم! اين شماييد كه به خداوند نياز داريد و (تنها) خداوند، بى نياز و ستوده است.
- هيچ كس از خدا بى نياز نيست. «يا أَيُّهَا النَّاسُ» (فاطر، 15)
6. وَ لَا الظُّلُمَاتُ وَ لَا النُّورُ
تاريكى و روشنايى (نيز يكسان نيستند).
- راه حقّ يكى بيش نيست. «النُّورُ» به صورت مفرد آمده ولى راههاى انحرافى زياد است. «الظُّلُماتُ»(فاطر، 20)
7. لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُور
خداوند پاداش آنان را به طور كامل عطا كند و از فضل خويش به آنان بيفزايد، چرا كه خداوند آمرزنده و سپاسگزار است.
- خداوند از تلاشها قدردانى كرده و لغزشها را مى پوشاند، ما نيز در برابر خدمات ديگران قدرشناس باشيم و از لغزشهاى آنان بگذريم. «إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ»(فاطر، 30)
8. إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
همانا خداوند به غيب آسمانها و زمين آگاه است، بدون شك او به راز دلها داناست.
- كسانى كه فرصتهاى دنيا را از دست داده و عمل صالحى انجام نداده اند و در آخرت ناله مى زنند كه ما را از دوزخ نجات بده تا عمل صالح انجام دهيم، در سخن خود صداقت ندارند. «إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» (فاطر، 38)
9. وَ اضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصحْابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ
براى آنها اصحاب قريه را مثال بزن كه فرستادگان خدا به سوى آنها آمدند.
- در بيان داستان، عبرتها مهم است، نام قريه، نژاد، زبان و تعداد افراد مهم نيست. «أَصْحابَ الْقَرْيَةِ»
- انبيا به سراغ مردم مى رفتند و منتظر نبودند تا مردم به سراغ آنان بيايند. «جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ» ( یس، 13)
10. قَالُواْ إِنَّا تَطَيَّرنَا بِكُمْ لَئن لَّمْ تَنتَهُواْ لَنَرجُمَنَّكُم وَ لَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ
گفتند: ما شما را به فال بد گرفته ايم. اگر بس نكنيد سنگسارتان خواهيم كرد و شما را از ما شكنجه اى سخت خواهد رسيد.
- فالگيرى و فال زدن، از آداب و رسوم جاهلى است. «تَطَيَّرْنا بِكُمْ»
- كسى كه منطق ندارد به خرافات متوسّل مى شود. «تَطَيَّرْنا بِكُمْ» (یس، 18)
سـوال: چــه کســانـی در سخــن خـــود صــداقـت نـدارنـد؟